ممکن است عبارت «حقوق والدین» را شنیده باشید.
غیر قابل اعتراض به نظر می رسد – البته والدین باید حقوقی داشته باشند – احتمالاً به همین دلیل است که این اصطلاح به عنوان انتخابی برای تلاش محافظه کارانه برای ممنوع کردن کتاب ها، سانسور برنامه های درسی مدارس و سرکوب اشکال سیاسی نامطلوب دانش تبدیل شده است.
وقتی جمهوریخواهان مجلس لایحهای را ارائه کردند که مدارس دولتی را ملزم میکرد به والدین اطلاع دهند که حق دارند مطالب درسی و فهرست کتابهای نگهداری شده در کتابخانههای مدارس را ببینند، آنها «حقوق والدین» را به عنوان دلیل ذکر کردند.
کوین مک کارتی، سخنران، گفت: «این چیزی است که امروز به آن مربوط می شود: درباره هر پدر و مادر، مادر و پدر، اما مهمتر از همه در مورد دانش آموزان در آمریکا است. چندین ایالت تحت کنترل جمهوری خواهان اقدامات مشابهی را پیشنهاد کرده یا تصویب کرده اند.
نام رسمی قانون بدنام “نگو همجنسگرا” فلوریدا، که “بحث در کلاس درباره گرایش جنسی یا هویت جنسیتی” را ممنوع می کند، قانون حقوق والدین در آموزش است. و قانون ایالتی Stop WOKE (مخفف اشتباهات به کودکان و کارمندان ما) که هر دستورالعمل مدرسه ای را که افراد را ذاتاً به عنوان «نژادپرست، جنسیت یا ظالم، آگاهانه یا ناآگاهانه» طبقه بندی می کند، غیرقانونی می کند، به طور مشابه، به عنوان یک پیروزی برای حقوق والدین
ژنت نونیز در بیانیه ای گفت: «با امضای این قانون، که اولین قانونی در کشور است که به بیداری شرکتی و نظریه نژادی حیاتی در مدارس ما پایان می دهد، ما آموزش را در اولویت قرار می دهیم نه تلقین.» ما همیشه برای محافظت از فرزندان و والدین خود در برابر این برنامه درسی الهام گرفته از مارکسیستی مبارزه خواهیم کرد.
باید گفت که این جنبش برای «حقوق والدین» در فلوریدا به والدین خاصی این قدرت را داده است که کتابها، فیلمها، حتی کل کلاسهایی را که کودکانشان را در معرض موادی قرار میدهند که ممکن است باعث ناراحتی آنها شود، حذف کنند. برای مثال، در شهرستان پینلاس، یک شکایت از فیلم دیزنی “روبی بریج” – در مورد دختر 6 ساله ای که در سال 1960 یک مدرسه تماماً سفید رنگ نیواورلئان را ادغام کرد – منجر به حذف آن از یک مدرسه ابتدایی شد.
گلن یانگکین در کمپین موفقیت آمیز خود در سال 2021 برای عمارت فرماندار ویرجینیا، شعار خود را «والدین مهم» اعلام کرد و در تلاش خود برای تنظیم رفتار با کودکان تراجنسیتی و پایان دادن به «مفاهیم تفرقهانگیز» مانند «انتقادی» از «حقوق والدین» دفاع کرد. تئوری نژاد» در مدارس. اقدامات اولیه او شامل استانداردهای جدید تاریخی بود که بحث های نژادپرستی را حذف کرد و نقش برده داری را در ایجاد جنگ داخلی کم اهمیت جلوه داد.
و در این لحظه، جمهوریخواهان تگزاس در حال بحث بر سر لایحهای هستند – با حمایت فرماندار گرگ ابوت و ستوان فرماندار دن پاتریک – که طبق گزارش تگزاس تریبون، «دروس کلاس درس، فعالیتهای مدرسه و راهنمایی معلمان در مورد گرایش جنسی و هویت جنسیتی در کلیه مدارس دولتی و قانونی تا پایه دوازدهم. تریبون خاطرنشان می کند که والدین تگزاسی از قبل حق دارند «کودک خود را به طور موقت از کلاس یا فعالیتی که با اعتقادات آنها در تضاد است حذف کنند یا همه مطالب آموزشی را مرور کنند». این لایحه به والدین این امکان را میدهد که نسبت به کتابها، درسها و کل برنامههای درسی اعتراض کنند.
متوجه شده اید که «حقوق والدین» هرگز شامل والدینی نمی شود که می خواهند مدارس نسبت به دانش آموزان ناسازگار با جنسیت بازتر و سازگارتر باشند. هرگز برای والدینی که میخواهند دانشآموزانشان درباره نژاد، هویت و بخشهای تاریکتر تاریخ آمریکا اطلاعات بیشتری کسب کنند، استفاده نمیشود. و ما هرگز در مورد حقوق والدینی که می خواهند مدارس کتابخانه وسیعی از کتاب ها و مطالب را به فرزندانشان ارائه دهند، نمی شنویم.
«حقوق والدین»، مانند «حقوق دولتها» کاملاً خاص است. این به همه والدین و همه فرزندان و همه حقوقی که ممکن است داشته باشند نیست.
واقعیت جنبش «حقوق والدین» این است که قصد دارد اقلیت محافظهکار و مرتجع والدین را برای دیکته کردن آموزش و برنامههای درسی به بقیه افراد جامعه قدرت دهد. در اصل، این نهادینهسازی حق وتوی هکر است که در آن یک والدین مجرد – یا واقعاً هر فردی – میتواند صدها کتاب را حذف کند یا درسها را بر اساس ناراحتی سیاسی آن یک نفر تعطیل کند. به عبارت دیگر، «حقوق والدین» زمانی است که برخی از والدین حق تسلط بر دیگران را دارند.
و البته، هدف این جنبش – هدف ایجاد این وتوی هکری که توسط دولت تایید شده است – تضعیف آموزش عمومی از طریق هزاران کاهش کوچک است که هرکدام به منظور تضعیف حمایت عمومی از معلمان و مدارس دولتی و باز کردن دریچهها است. به سیاست هایی که بودجه و منابع را از مؤسسات دولتی جمع آوری می کند و آنها را به مؤسسات خصوصی پمپ می کند. به عنوان مثال، لایحه تگزاس که من ذکر کردم، به والدینی که تصمیم می گیرند از مدارس دولتی برای مدارس خصوصی یا حتی تحصیل در خانه انصراف دهند، دلار به مالیات دهندگان می دهد.
جنگ فرهنگی که در حال حاضر محافظهکاران بر سر آموزش به راه انداختهاند، مانند جنگهای فرهنگی در سایر حوزههای جامعه آمریکا، پوششی برای دستور کار مادی و ایدئولوژیکتر است. فریاد بر سر “بیداری” و “DEI” فقط یک اسب تروای دیگر برای تلاشی بی وقفه برای از بین بردن ستونی از دموکراسی آمریکایی است که با وجود تمام معایبش، هنوز یکی از قدرتمندترین موتورهای این کشور برای تحرک اقتصادی و اجتماعی است.
بنابراین، در نهایت، جنبش «حقوق والدین» اصلاً مربوط به والدین نیست. این در مورد این است که آیا این کشور به تلاش برای یک سیستم آموزشی عادلانه تر و دموکراتیک تر ادامه خواهد داد، یا اینکه اجازه خواهیم داد یک اقلیت مرتجع ما را تا آنجا که ممکن است از آن هدف دور کند، به نفع چیزی حتی نابرابرتر و سلسله مراتبی تر از آنچه ما داریم. در حال حاضر دارند.